جانم از غم بلب رسيده‌ي تست

شاعر : خواجوي کرماني

دلم از ديده خون چکيده‌ي تستجانم از غم بلب رسيده‌ي تست
نقشي از ابروي خميده‌ي تستراستي را قد خميده‌ي من
زآشيان بدن پريده‌ي تستطوطي جانم از پي شکرت
جوهر روح پروريده‌ي تستبا لب لعل روح پرور تو
پيش رويت که برکشيده‌ي تستشايد ار سر نهند سرداران
در سر زلف آرميده‌ي تستدل شوريدگان بي آرام
ديده پيوسته در دو ديده‌ي تستديده ناديده مي‌کني و مرا
بي‌بها بنده زر خريده‌ي تستبنده را کو به زر کنند بها
جان غمگين بلب رسيده‌ي تستدل خواجو بجان رسيد و مرا